یه روزی گله کردم من از عالم مستی، تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید، تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم، آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم . . .
::
::
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم
بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
::
::
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش