loading...
پرتال تفریحی و عاشقونه
Alirezaz90 بازدید : 274 دوشنبه 06 آذر 1391 نظرات (1)

هوای آلوده دلت

به کجا میروی ، با این دل شکسته به کجا مینگری
نه دستی است که دستهایش را بگیرد
نه چشمی است که با دلسوزی او را ببیند

 هوای سرد دلها ، در آغوش گرم عشقها!
با دلی نا امید از همه چیز ، با لبی خشکیده از یک چیز و این حادثه ی ناچیز!
این رفتن بیهوده است ، اگر نماند هوای جاده آلوده است ، خیالش از همه چیز آسوده است اما
دلش در خیالات باطل به خواب رفته است!
هم خواب و هم بیداری ! خواب و بیداری اش مثل هم است ، تمام فکرش پیش دل است ، تمام ذکرش آه غم است ، تمام حرفها کلام آخر است
قفسی به وسعت یک دنیا ، بی اعتقاد از همه چیز ، در دل او خدایی نیست !
از اینکه تنهاست ، تنهاتر است ، آن گرگ گرسنه از او عاشقتر است ، این خاک آلوده نیز از دلش پاکتر است!
فرار از عشق، گریز از انتظار ، نه معتقد است به فردا ، نه دل بسته است به دیروز، انگار امروز برایش روز آخر است !
اگر دستش به غنچه ای برسد ، خشک میشود ، اگر به گلی خیره شود ، آن گل پر پر میشود، اگر به چشمه ای برسد کویر همراه او میشود و این سرنوشت او  نیست ، این خواسته ی او است !
به کجا میروی ، با این دل شکسته به کجا مینگری ، نه دستی است که دستهایش را بگیرد ، نه چشمی است که با دلسوزی او را ببیند !
چون دلی سوخته تر از قلب او نیست، آنقدر حقیر است که از نزدیک هم وجودش را نمیتوان دید!
این رفتن بیهوده است ، اگر نماند هوای جاده آلوده است !
بمان و به امید گذشته ها بنشین ، تو که فردا را نمیبینی ، همه روزهایت مثل هم است !

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط shaghayegh در تاریخ 1391/09/07 و 0:07 دقیقه ارسال شده است

باشه لینک میشی
نه رشتی نیستم


کد امنیتی رفرش
ads1
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 911
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 62
  • آی پی امروز : 187
  • آی پی دیروز : 184
  • بازدید امروز : 1,390
  • باردید دیروز : 1,277
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,390
  • بازدید ماه : 14,436
  • بازدید سال : 90,050
  • بازدید کلی : 1,199,133
  • تبلیغات